داستانی زیبا و واقعی

در روز اول سال تحصیلى، خانم تامپسون معلّم کلاس پنجم دبستان وارد کلاس شد و پس از صحبت هاى اولیه، مطابق معمول به دانش آموزان گفت که همه آن ها را به یک اندازه دوست دارد و فرقى بین آنها قائل نیست. البته او دروغ می گفت و چنین چیزى امکان نداشت. مخصوصاً این که پسر کوچکى در ردیف جلوى کلاس روى صندلى لم داده بود به نام تدى استودارد که خانم تامپسون چندان دل خوشى از او نداشت. تدى سال قبل نیز دانش آموز همین کلاس بود. همیشه لباس هاى کثیف به تن داشت، با بچه هاى دیگر نمی جوشید و به درسش هم نمی رسید. او واقعاً دانش آموز نامرتبى بود و خانم تامپسون از دست او بسیار ناراضى بود و سرانجام هم به او نمره قبولى نداد و او را رفوزه کرد.
 

دکتر هشترودی

منحنی قامتم، تابـع ابــــــــــــــروی توست

خط مجانب بر آن، سلسله گیسوی توست

حد رسیدن به تو، مبـهم و بــــی انتهاست

بازه ی تعریف دل، در حـــــــرم کوی توست

جی.اچ.هاردی

طرح های ریاضی دان، مانند طرح های نقاش و شاعر باید زیبا باشد، ایده ها، مانند رنگ ها یا کلمات باید به صورتی موزون با هم ترکیب شوند. زیبایی نخستین معیار است. جایی ابدی برای ریاضیات زشت در جهان وجود ندارد.

کپلر

خداوند جهان را به زبان اعداد خلق کرده است.

گالیله

طبیعت کتابی است که به زبان ریاضی نوشته شده است.

جملات زیبا و پر معنا از دکتر حسابی

چهار اصل پیشرفت: مردانگی، عدالت، شرم و عشق است.

زندگی، یعنی پژوهش، و فهمیدن چیزی جدید.

عشق، به وجود آورنده اعمال زیباست.